برخی از پسرهای گل من ، از هر فرصتی برای مطالعه استفاده میکردن.
حتّی زنگهای تفریح !
البته سعی میکردن به همهی کارهاشون در زنگ تفریح برسن.
و یه فرصت کوچولو برای مطالعه میذاشتن.
یه وقتهایی هم موقع درس ، قصّهها و داستانهاشون نمیذاشت راحت باشن
و یواشکی میرفتن سراغ کتابهاشون.
البته با هم کنار میومدیم و سعی میکردیم حواسشون رو به درسهاشون جمع کنن.
وقتی کتاب نداشتن ، با خواهش و تمنّا ، میرفتن سراغ دوستاشون.
مطالعهی کتابهای خوب ، واقعا دوست داشتنیه.
زنگ ورزش ، یک زنگ بسیار دوست داشتنی برای همهی بچّههای دنیاست.
بچّهها به جمع آوری و نوشتن مطالب و ارائه به دوستانشون تلاش خوبی داشتن.
درس علوم ، یک درس دوست داشتنی برای بچّهها بود.
یکی از کارهاشون انجام آزمایش و همچنین اجرای پروژههای علمی مختلف بود.
آقای کرّابی درباره پیاز توضیح میدهد :
ما در طول سال چند نمایش بامزه و دیدنی از بچّهها داشتیم.
پر معنا و زیبا ...
همهی بچّهها ، هر یک قسمتی از اجرای نمایش را به عهده داشتند.
حتی آقای فکری مسئول نور پردازی نمایش بود.
آفرین به همهتون ، کارهاتون خیلی عالی بود.
بچّههای در طول سال (بعد از ماه سوم) یک کارگاه نجّاری در کلاس راه انداختند.
اونها استعدادهای خودشون رو در این کارگاه ، خیلی خوب نشان دادن.
آفرین به پسرهای با استعداد من.
احمد آقا خیلی خوب سنباده میزد و بیشتر وقتها ، بچّهها ، کارهاشون رو به ایشون میدادن. 
در ساخت وسایل ، همفکریهای خوبی با هم داشتن. ببینید:
این جوجه کوچولو احمد آقاست. با اجازه و هماهنگی ، اونو به کلاس آورد.
جای تعجب برای همهی ما این بود که مامان این جوجه کوچولو ، یک کبوتر بوده.
حالا مامانش رو که نمیشناسه ولی احمد آقای ما رو خوب میشناسه.
جوجه کوچولو ، در کلاس ، کلّی اینور و اونور دوید و بازی کرد.
ما هم هر روز احوال اونو تا آخر سال میپرسیدیم.
ممنون احمد آقای باقرزاده ، پسر با استعداد
شما به ما اطّلاعات خوبی دادی.
ایشون آقای محمد جواد فکری هستن ،
به نظر شما داره چه کار میکنه؟
بله دارن یک وسیلهی با حالی که ساختن رو آزمایش میکنن.
میدونید چه وسیلهای؟
ایشون یک سنباده برقی ساختن !!!!
آقای فکری مهارت زیادی در وسایل الکترونیک و ساخت ابزارها دارن.
در طول سال کیتهای زیادی با دوستان خود درست کرده.
دوستان ایشون هم خیلی علاقمند به درست کردن کیت شدهاند.
تصویر زیر یک تغییر دهندهی میزان الکتریسیته ورودی به دستگاه است.
آقا جواد این تغییر دهندهی ولتاژ را سر راه دستگاه سنباده گذاشته است.
کیت آن را خودش سر هم کرده است. ببینید :
موفق باشی پسر گل ، کارهات خیلی عالی هستن.
سال 401 در یکصدمین روز کلاس ، یه مراسم کوچولو داشتیم که همراه صبحانه بود.
جای شما خالی ...
امسال سال پر برکتی برایم بود.
7 دوست خوب در کلاس من بودند.
ما در کنار هم لحظات قشنگی داشتیم.
چیزهای زیادی از هم یاد گرفتیم و در همهی کارها به همدیگه کمک کردیم.
یک روز برفی در بهمن ماه
نفر اول از سمت چپ ، از دوستان سال قبل من ( سیّد محمد حسین ) است.
ایشون دلشون برای برف بازی با بچّهها تنگ شده بود.
