اسباب کشی پرماجرا
پتسون از این که هر روز سر ساعت چهار صبح با صدای بپر بپر فیندوس روی تختش بیدار شود، خسته شده.
او به فیندوس میگوید: « اگر باز هم این کار را تکرار کند، باید به جای دیگری برود.»
بالاخره فیندوس وسایلش را جمع میکند و به یک اتاقک قدیمی کنار باغچه میرود تا هر چقدر دلش خواست، بپر بپر کند.
امّا تنهایی برای هر دوی آنها خسته کننده است. شاید آنها بتوانند طور دیگری باهم کنار بیایند…




نویسنده: کوبی یامادا Kobi Yamada انتشارات: پرتقال
مادرم مجبورم کرد یک ربات با خودم به مدرسه ببرم؛ خجالت آورترین چیزی که ممکن است در تاریخ یک مدرسه اتفاق بیفتد! 