نوشته‌های من و‌‌‌ شما


اون کلاس پُر از نشاط و شادی

نامه‌ی آقای امیر محمد ایازی ، دوست خوب من در کلاس پنجم (سال تحصیلی 96/97)

سلام آقای واعظی
امیر محمد ایازی هستم. از سال ششم که از مدرسه پویندگان رسالت با چند تا از بچه‌ها اومدیم هاشمی نژاد یک ، خیلی دوست داشتم ایمیل بفرستم براتون . البته می‌خواستم یک عکس از خودمون تو کلاس هشتم امسال بفرستم براتون که نشد.
فردا امتحان شیمی داریم که آخرین امتحانمون هم هست و بعدشم دیگه تعطیلیه !
الآن داشتم تو سایت کلاس دوست داشتنی می‌چرخیدم و عکس‌های اون موقع‌ها رو می‌دیدم.
یادش بخیر ، خیلی خاطرات برام زنده شد.
آزمایش‌هایی که انجام می‌دادیم ، اردوهایی که می‌رفتیم ، جایزه‌هایی که می‌گرفتیم و ... که واقعا بهترین سال تحصیلیم رو رقم زد. کاشکی همه کلاس‌های ایران مثل کلاس شما بود.
نمی‌دونم سال 99 و 1400 که آموزش مجازی بود برای اون کلاس پر از نشاط و شادی چه اتفاقی براش افتاده !
راستش نمی‌دونستم تو ایمیل چی بنویسم فقط خواستم تشکر کنم به خاطر همه‌ی چیزایی که با عشق بهمون یاد دادین و همه‌ی خوبی‌ها و خاطراتی که برامون ساختین     (22 خرداد 1400)


عرفان حریمی

سلام و درود به شما بهترین معلّم من آقای واعظی
امیدوارم همیشه سالم و تندرست باشید و کرونا رو به خوبی پشت سر بگذارید.
امسال من سال نهم هستم و تعیین مرکز تیزهوشان دارم. معلّم شیمی مون امروز از ما پرسید چرا توی درس‌ها اُفت کردین ، بعد بحث های زیادی که کردیم ، به این نتیجه رسیدیم که بعضی از معلّم‌ها دل به کار نمیدن.
بعد معلممون پرسید اگه ایراد منو بهم بگید ازتون ممنون میشم ، اون لحظه بود که یاد شما افتادم ، یاد تمام خاطراتی که با کلاس دوست داشتنی داشتیم.
من اون روزهایی که با شما داشتم بیشتر به فکر قبولی تیزهوشان بودم ولی وقتی تیزهوشان قبول شدم واقعا فهمیدم ، مهم لذت بردن از راهه نه از مقصد.
تمام اون خاطرات ارزشش بیشتر از هر موفقیتی دیگه‌ای که توی درس داشتم ؛ برایم بود.
خواستم بگم که من همیشه دوستون دارم و همیشه توی یاد من خواهید بود.
عرفان حریمی


یک ایمیل ، پر از خاطرات زیبا

متن زیر مربوط به ایمیل دوست خوبم امیر یوسف نبوی دانش آموز سال تحصیلی گذشته است.
این ایمیل ، دیروز 13 فروردین 1400 برایم ارسال شده بود.

ممنون از یوسف عزیز و قلب مهربان و پر از محبّتش !!!
برای همه‌تون دعا می‌کنم.


سلام آقای واعظی من سیّد امیر یوسف نبوی هستم. از موقعی که شما اون پیام رو در سایت کلاس گذاشتید واقعا هنوز بُهت زده‌ هستم. یک عالمه گشتم تو سایت تا تونستم آخر صفحه نشانی ایمیلتون رو پیدا کنم.
می‌خواستم از شما به خاطر تدریس‌های گرامی‌تون تشکر کنم. واقعا من نتایجش رو دارم حالا می‌بینم.
در هنگام سال من خیلی آرام نبودم و جنب و جوش زیادی داشتم اما الآن می‌تونم انرژیم رو کنترل کنم.
در حال حاضر توی مدرسه شاگرد اوّلم و این رو مدیون معلّمی گرامی چون شما هستم و همواره سپاس‌گزار خواهم بود.
در ضمن سال نو رو به شما تبریک می‌گم. امیدوارم سالی سرشار از خیر و برکت باشه.
ببخشید شما توی سایتتون نوشتین توی این منطقه دیگه فعّالیتی نمی‌کنید این یعنی الآن در منطقه‌ی دیگری فعّالیت دارید یا خیر؟
آقای واعظی هر چقدر که زمان جلو میره انسان بیشتر افسوس می‌خوره و حسرت.
محمد علیزاده هم بسیار پیشرفت کرده و از لحاظ درسی خیلی خوب. بدین خاطر از این که برای ما وقت گذاشتین و عمر گرانهایتان را صرف کردید بسیار متشکرم. سپاس فراوان.

امیر یوسف این عکس رو هم برام فرستاده. واقعا یادش به خیر !!!


خاطرات لذّت بخش

سلام آقای واعظی عزیز من امیر طاها خودنیا هستم
می‌خواستم از شما تشکر کنم .
یک سال برای من وقت گذاشتید و باعث شدید که من در برنامه ریزی خودم پیشرفت کنم.
من امسال میرم کلاس هفتم ولی یاد و خاطرات شما و بچّه‌ها همیشه لذّت بخشه!
می‌خواستم بگم دانش‌آموز‌های شما بسیار خوش‌بخت هستند که معلّم صبور ، شاد و دوست داشتنی دارند.
دوست‌دار شما امیر طاها  ❣️🌹  16 شهریور 1399


احساسم قابل توصیف نیست!

سلام آقای واعظی من سید امیر یوسف نبوی هستم. دانش‌آموز سال پیش شما.
حیف این ویروس اومد و لحظه‌های خاطره‌ انگیز آخر سال را از من و بچّه‌ها و همچنین شما گرفت.
متاسفانه من نتوانستم آخر سال از طریق نرم‌ افزار اسکای روم از شما خداحافظی کنم و طلب حلالیت کنم ولی الآن می‌خوام از این فرصت استفاده کنم و از شما خداحافظی کنم.
آقای واعظی عزیز من از شما طلب حلالیت می‌کنم و اگر دانش آموز خوبی برای شما و کلاستان نبودم معذرت خواهی می‌کنم.
خلاصه باید بگم خیلی ناراحت هستم در این لحظه که دارم این متن را می‌نویسم نمی‌توانم شما را ببینم. خیلی ممنون از زحمت‌های شما برای من و بچه‌های کلاس. در ضمن این عید بزرگ غدیر را به شما تبریک می‌گویم.
واقعا نمی‌دانم در این لحظه چه چیزی برای شما در این متن درباره‌ی احساسم بگویم چون قابل توصیف نبوده و نیست و نخواهد بود. خیلی خیلی خیلی ممنون از شخص شاخص شما !
امیدوارم از عبارت‌هایی که من در اینجا نوشتم بتوانید احساس قلبی من را نسبت به خودتان دریافت کنید.
اگر فیلمی درمورد شعر خوانی‌های من در کلاس دارید لطفاً برای پدرم بفرستید.
خدانگهدار شما معلّم شریف و با ایمان من و بچّه‌های کلاس.
سید امیر یوسف نبوی 18 مرداد 1399


پاسخ : سیّد عاقل من ، تو همیشه خوب بودی ؛ پر از انرژی و احساسات شورانگیز !!
مهربان ، جدّی و اهل علم و اهل مطالعه ...
خداوند تعالی شما بچّه‌ها را خیلی دوست دارد و ما در کنار شما خوشبختیم.
ممنون از تو  :)


 
 


سیّد ابوالقاسم آل‌داود

به این وسیله می‌خواستم هم خوشحالی خودم را که در کنارت هستم ابراز کنم و هم شجاعت و پشتکارت را تحسین.
در مدارسی که هم کارکنان و هم اولیا از روش‌های جدید و نوین آموزش اطلاع کافی ندارند، کار مدرن و اصولی کردن، بسیار سخت و دشوار است. امّا تو شجاعانه روی روش‌های آموزشی و روش‌های علمی خود، ایستادی و به آنها پایبند بودی .
من شاهد بودم که چه ناملایماتی را هم در گذشته و هم در حال تحمّل کردی و حتی تا سال‌های بعد نیز متحمّل خواهی شد. اما آن چه مسلّم است این است که، راهی که می‌روی درست و اصولی است.
اکثراً نمی‌فهمند که یاد گرفتن فرمول قطر مربع و یا این که آب اکسیژنه از ترکیب هیدروژن و اکسیژن حاصل می‌شود، بیشتر به فرزندانشان کمک می‌کند که یک انسان دانشمند شوند، یا این که نگاه علمی و انسانی به خود و دیگران و محیط اطرافشان داشته باشند ؟
روزی نیست که به شکلی هر چند ظاهراً دوستانه، سعی در تخریب تو و کلاست نداشته باشند امّا من فکر می‌کنم این روش کسانی است که توانایی و قدرت و علم تو را در انجام چنین کارهایی ندارند.
در تاریخ کم نیستند انسان‌هایی که متفاوت از روزگارشان می‌اندیشیدند و مورد هجوم حاسدان و کج اندیشان قرار می‌گرفتند. ( برونو . گالیله . کپلر ... ) ولی از پای ننشستن .
از پای ننشین ، هر چند نیازی به تشویق من نداری.
پویندگان رسالت ـ سید ابوالقاسم آل‌داود


چقدر دلم تنگ شده

سلام آقای واعظی
نمی دونین چقدر دلم برای کلاس و مامور بهداشت و مسئولیتم و مخصوصا شما تنگ شده و چقدر ناراحتم،
چون بهترین سال تحصیلیم رو از دست دادم و همچنین معلم خوبی مثل شما رو از دست دادم.
قلباً دوسِتون دارم و خداحافظ کلاس زندگی ...
شایان موسوی پور ـ 24 تیر 1399


نه ماه مهمانی

سلام استاد واعظی عزیز
سلام عزیز من
سلام دوست خوب من
سلام بهترین معلّم من
استاد واعظی عزیز، شما نمیدونی چقدر دلم براتون تنگ شده.
نه ماه مهمون کلاستون بودم و قدرش رو ندونستم.
و چقدر نحوه تدریستون دلنشین بود که مثل اون رو هرگز ندیدم.
نمیدونین چقدر دلم برای شما و کلاس دوست داشتنیتون تنگ شده.
من معنای کلاس دوست داشتنی رو وقتی فهمیدم که از این نعمت جدا شدم.
وقتی از کلاستون جدا شدم و دیدم چقدر بیشتر از هم سن و سالانم می‌فهمم، فهمیدم چه نعمتی رو از دست دادم.
حسرت می‌خورم که ای کاش بیشتر قدردان شما و زحماتتون می‌بودم و ای کاش این‌قدر اذیتتون نمی‌کردم.
خیلی دوستتون دارم.
استاد عزیزم اگه امکانش باشه ببینمتون خیلی بیشتر خوشحال میشم.☺
معین مهذّب رحیم زاده ـ شاگرد شما در سال 1388


احساسی پر از خاطره

فرهاد می‌دانست آن روز ، روز آخر سال تحصیلی است.
مادر به مدرسه آمده بود.
منتظر زنگ تفریح بود تا کاغذ و قلمی را که فرهاد خواسته بود، به او بدهد.
فرهاد شعری را که شب گذشته سروده بود، با دقّت زیاد پاکنویس کرد.
وقتی شعرش را به من هدیه می‌کرد ؛ درخواست داشت آن را برایم بخواند ...
من بزرگی او را در لابه‌لای کلمات قشنگش ، می‌دیدم.


                    فرهاد جواهری شریف ـ اردیبهشت 1398


من کلاسم را خیلی دوست دارم!

آقای واعظی
من در کلاس شما یاد گرفتم که باید با برنامه و نظم ، زندگی کرد.
باید به هم عشق بورزیم و از نعمت‌های خدا به درستی استفاده کنیم.
من و دوستانم در کلاسی بودیم که همه‌ی امکانات فراهم بود و ما از آنها برای آموختن علم ، به خوبی بهره بردیم.
ما خیلی پیشرفت کردیم، در همه چیز.
ما یاد گرفتیم که چگونه درس بخوانیم اگر چه من بازیگوشی می‌کردم.
کلاسی که برای معلّمش و برای بچّه‌هایش ، همه‌ی کارها ، مهم بود.
کلاسی که شگفت انگیز بود و هیچ کم نداشت و آن چه که بود زحمات بسیار آقای واعظی.
من این کلاس را خیلی دوست دارم و بهترین مکان دنیا برای من بود.
علی هژبر کلالی کلاس پنجم ـ خرداد 1396